السلام علیک یا بنت موسی بن جعفر علیه السلام
ای نور چشمان ترِ موسی بن جعفر
هرگز ندیدی غارت خلخال و معجر
تو خواهر سلطانی و بس با کرامت
هرجا گذر کردی ادا شد احترامت
ای نور چشمان ترِ موسی بن جعفر
هرگز ندیدی غارت خلخال و معجر
تو خواهر سلطانی و بس با کرامت
هرجا گذر کردی ادا شد احترامت
زینب مگر که خواهر سلطان نبوده
پس از چه رو حقش ادا اینسان نبوده
اینجا که مثل کوفه و شام بلا نیست
در شهر قم ویرانه و طشت طلا نیست
اینجا کسی بحث کنیزی را ندارد
اینجا نگاهی قصد هیزی را ندارد
اینجا شما را عالمانش هم غلامند
از هر طرف بر تو درود و هم سلامند
اینجا کسی دستش ندارد تازیانه
غارت نگردد زیور آلات زنانه
اینجا ندای غیرت دینی بلند است
کِی پاسخِ ریش خضابی ، ریش خند است
تو نهرِ حلق و ذبحِ حنجر را ندیدی
دستِ عدو ، موی برادر را ندیدی
تو پیکر با خاک یکسان دیدی آیا؟
جای سُم مرکب فراوان دیدی آیا؟
آیا دهانی پر سنان و تیر دیدی
یا که امامی در غل و زنجیر دیدی
آری ندیدی هر دم از بالای محمل
هجده سرِ بر نیزه را منزل به منزل
تنها نصیب عمه شد درد اسیری
اما پیامی داد با صبر و دلیری
تا پای جان باید ولایت را صَلا داد
در هر زمان باید ندای کربلا داد